نشریه ی جوانان مسجد جامع جبالبارز  جیرفت

برای دانلود روی تصویر کلیک کنید :

ناله‎ های غم ‌انگیز کودک سوری پیش از اعدام:

کودکی خردسال که پیش از سربریده شدن توسط تروریستها، ناله های دردناکی می کند.

وی خطاب به تروریستها با لهجه محلی سوری می گوید: می خواهم همه چیز را درباره شما به خدا بگویم!

تلویزیون سوریه اعلام کرده که این کودک پیش از سربریده شدن توسط گروههای ترویستی شاهد کشته شدن اعضای خانواده خود توسط تروریستها بوده و در وضعیت بسیار بدی به سر می برده است

شرح بالا فقط مختصری است از جنایات اخیر گرو های تروریستی در منطقه است . و فقط خدا می داند این روز ها چه  در سوریه ، غزه و فلسطین می گذرد .

چقدر بد است که زورگویان عالم در حالی دست به این جنایات می زنند که مافیای رسانه ای  جهان در حال پوشش جام جهانی فوتبال است بطوری که وقتی یک بازیکن در جام جهانی کتفش را گاز میگرند کل دنیا متوجه می شود ولی اگر تمام اعضای یک خانواده را سر ببرند انگار نه انگار که اصلاٌ اتفاقی افتاده است .

  و چه زیبا فرمودند امام خمینی (ره) که : "ما مظلومان همیشه ی تاریخیم و جز خدا کسی را نداریم ."

اصلاٌ از همان زمانی که خداوند انسان را آفرید و قابیل ، هابیل را کشت جنگ حق وباطل وجود داشته و تا زمان ظهور امام عصر (عج) ادامه دارد.

و این ما  هستیم که در هر زمان باید خودمان را به کاروان حق برسانیم در غیر این صورت اگر تماشاچی هم باشیم باز در اردوگاه باطل قرار گرفته ایم .

هر گز این جنایات که بانی اصلی آن نظام سلطه است را فراموش نمی کنیم و دلهایمان از سران کشور های اسلامی منطقه که سکوت کرده اند خون است و خودشان هم شریک جرم هستند .

این نکته را هم عرض کنم  که با سیاست خنده نمیشود در دفاع از مظلوم برآمد چرا که طبق آیات قرآن در مقابل کفار باید مثل ببر ایستاد نه با خنده !

امام صادق (ع) : هر کس صبح کند و دغدغه ی امور مسلمین را نداشته باشد مسلمان نیست.

حدیث بالا را نوشتم تا باشد جواب بعضی از این آدم هایی که با ضرب المثل " چراغی که به خانه راوست به مسجد حرام است..." خودشان را از هفت دنیا فارغ کردند

و گوسفند وار به خودشان مشغولند.

متن زیر سر مقاله ی نشریه ی زیتون هست که این نشریه را به صورت خود جوش با بچه های مسجد جامع جبالبارز(از توابع جیرفت) طراحی کردیم و انشاا.. در شب قدر پخش کردیم  لازم به ذکر است که فایل دانلود خود نشریه را در پست های بعدی  می گذاریم .انشاا..

باورش برایمان سخت است که دومین شماره ی نشریه ی زیتون را در حالی منتشر کنیم که یار جهادی و هم سنگرمان "سها " دیگر در بین ما نباشد .یادمان نمی رود اولین جلسه ای که هیئت تحریریه ی زیتون با حضور سها داشت بعد از کلی بحث و مشورت آخر جلسه هم قول دادیم که هیچ وقت هم دیگر را تنها نگذاریم ...

ولی حالا چه باید کرد ؟ وقتی که باغبان روزگار خوش سلیقه است؛آن گلی را می چیند که به عالم یگانه است

و ما داغداران این غم  چاره ای جزء این نداریم که راضی به رضایش باشیم

سها رفت اما شور و اشتیاق کار جهادی را به یادگار گذاشت

و اما ما در بین خاطراتمان با سها ولایی زیستن را جستجو می کنیم

هیئت تحریریه ی نشریه ی زیتون اولویت اصلی کار تشکیلاتی اش را در شرایط فعلی  شناخت نظام سلطه و آمادگی برای رویارویی همه جانبه با آن می داند .

چرا که معتقدیم امروز ریشه ی تمامی گرفتاری مسلمانان جهان ؛ نظام سلطه و در رأس آن آمریکا است.

شاهد این ادعا گروهک های تکفیری در سوریه و عراق ، جنایات اسرائیل در غزه و فلسطین و جنگ تمام عیار امپراطوری رسانه ای علیه جمهوری اسلامی ایران برای زدودن فرهنگ اسلامی از جوانان این کشور که بخش عمده ی آن را در کانال های ماهواره ای می بینیم.

چرا زیتون ؟

 نام نشریه را زیتون انتخاب کردیم نه بخاطر آنکه زیتون درختی است که در جبالبارز می روید بلکه به این خاطر که زیتون به نوعی نماد مقاومت مردم فلسطین هست و نام زیتون به ما یادآوری می کند که پاره ی تن اسلام هنوز دربند کفار است

و نکته ی آخر اینکه ما در پای درس امام خمینی (ره) بزرگ شده ایم و آموخته ایم که " تا شرک وکفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم "

اسرائیل یکی از لایه های نظام سلطه

در پی مطالبه ی مقام معظم رهبری از دانشجویان مبنی بر لزوم شناخت نظام سلطه با تمام ابعاد و لایه هایش در این یادداشت سعی کردیم  به شناخت یکی از این لایه های نظام سلطه یعنی اسرائیل بپردازیم :

وقتی می خواهیم نظام سلطه را بشناسیم باید اسرائیل را به عنوان یکی از لایه های نظام سلطه مورد بررسی قرار دهیم . در واقع وقتی تاریخچه ی پیدایش رژیم جعلی اسرائیل را مورد بازخوانی قرار می دهیم به این نتیجه می رسیم که اسرائیل به عنوان یک بازو برای نظام سلطه تاًسیس شده و تا امروز که ما هستیم نقشش را به خوبی برای نظام سلطه بازی کرده است.

"حال که با تلاش اجدادمان به دو عنصر طلا و رسانه دست یافته ایم باید..." این جمله ی یکی از رهبران صهیونیست ها در سال 1897 است  یعنی 20 سال قبل از اینکه زمزمه تشکیل یک  دولت یهودی مطرح شود و 50سال قبل از اینکه سازمان ملل در 29 نوابر 1948 فلسطین را به دو بخش یهودی نشین و عرب نشین تقسیم کند .

به نظرم در شناخنت اسرائیل ما باید بدانیم که رهبران صهیونیست چگونه به دو عنصر طلا و رسانه دست یافتند همانطور که امروز هم شما نگاه میکنید امپراتوری رسانه های دنیا و شرکت های تجاری بزرگ مثل پپسی کولا، نوکیا ، قطعات کامپیوتری و...  را در دست یهودیان می بینید همین شرکت های بزرگ هستند که برای آنها طلا و ثروت را به ارمغان آورده است.

اگر بخواهیم در یک جمله بگوییم که چگونه یهود به دو عنصر طلا و رسانه دست یافتند در پاسخ باید بگوییم که یهودیان با نیرنگ و حربه ی زنان به طلا و رسانه دست یافتند.

چند مثال از نفوذ یهود در قدرت و ثروت :

1-سناتور ژو وانی آنیلی مرد ثروت مند ایتالیایی که صاحب کارخانجات فیات " fiat "، چندین شرکت ماشین سازی از جمله فراری شرکت های راه سازی و...است به طوری که گفته میشود سناتور آنیلی درآمد سالیانه اش سه برابر پول نفت ایران است سناتور آنیلی تنها یک وارث داشت و آن هم قرزندش "ادواردو آنیلی" که البته خود ادواردو داستان مفصلی دارد.

 ادواردو در یکی از  دانشگاه های آمریکا فلسفه ی ادیان می خوانده که با اسلام آشنا می شود و نهایتاً از طریق بچه های ایرانی عضو انجمن اسلامی دانشگاه اسلام می آورد و شیعه می شود حتی ایشان بعد از انقلاب یک بار به دیدن امام خمینی (ره) هم می آید که امام پیشانی ادواردو را می بوسد  ودر خاطرات هاشمی رفسنجانی هم آمده است

در نهایت ادورادو توسط یهودیان به شهادت میرسد و در رسانه ها اعلام میکنند که ادواردو خودکشی کرده است.

در نهایت خواهرزاده اش که پدری یهودی و صهیونیست دارد وارث این ثروت افسانه ای می شود وبه این ترتیب است که این ثروت در اختیار لابی های صهیونیست قرار میگیرد.

2-حزب حاکم شوروی سابق که عالی ترین مجمع تصمیم گیری در شوروی سابق بود 17 عضو داشت که 14 نفرشان از جمله وزیر کشور و رئیس پلیس مخفی شوروی  یهودی بودند و 3 نفر دیگرشان هرچند یهودی نبودند اما همسران یهودی داشتند به این ترتیب می توان به نفوذ یهود در یکی از قطب های قدرت آن زمان پی برد.

3- مثال آخر هم مربوط به کشور خودمان است  بعد از کودتای 28 مرداد و روی کار آمدن دوباره ی رضاه شاه بهائیان قدرت تازه ای در ایران گرفتند و تقریبا تمامی پست های کلیدی در دست بهائیان بود مثل امیر عباس هویدا که 13 سال نخست وزیر ایران بود مشاور شاه و وزیر آموزش و پرورش هم بهایی بودند .

و اگر بگوییم بهائیت یعنی صهیونیست حرف گزافی نگفته ایم بلکه عین حقیقت است و پیوند بهائیت و صهیونیست برای کسی پوشیده نیست.

از طریق بهایی ها می توان به نفوذ یهود در ایران پی برد و اینکه چرا شاه ایران تضمین می کند که همه ی نفت اسرائیل را تاٌمین می کند.

پروتکل های صهیونیست :

رهبران صهیونیست در سال 1897 در شهر بال سوئیس کنگره ای به ریاست "هرتزل" برپا ساختند که هرتزل پدر کشور اسرائیل لقب گرفته است. هدف از انجام این نشست که نمایندگان 50 تشکل یهود در آن شرکت داشتند بررسی خطوطی بود تا بر اساس آن کشور صهیونیست جهانی را تاٌسیس کنند.

لازم به یاداوری است که این نشست در حالی برگزار میشود که یهود به دو عنصر طلا و رسانه دست یافته است. در این نشست برنامه های محرمانه ی یهود برای تسلط بر جهان مورد بررسی قرار می گیرد که بعضی از این برنامه ها توسط یک بانوی فرانسوی که به همراه یکی از بزرگان فراماسونری در این کنگره شرکت کرده بود لو می رود و توسط یک روزنامه نگار انتشار می یابد که این برنامه ها به پروتکل های یهود لقب گرفته است.

بعضی از بندهای این پروتکل ها :

*سیاست هیچ گاه با اخلاق سازگاری ندارد حاکمی که بخواهد پای بند اصول اخلاقی باشد نمی تواند سیاست مدار خوبی باشد .

*کسی که طالب حکومت است چاره ای جز توسل به نیرنگ و فریبکاری ندارد.

* میبایست غیر صهیونیست ها را به وسیله ی زنان به عشرتکده ها کشاند.

* با پرداخت وام(ربا) به غیر یهودیان آنان را به زانو در آورده و وادار به تسلیم می کنیم .

* باید تجمل پرستی را رواج دهیم و غیر یهود را راحت طلب کنیم.

* غیر یهود گله ی گوسفندی را میماند و ما همچون گرگ در مقابلشان قرار میگیریم و هیچ می دانید وقتی گرگ به گله بزند چه اتفاقی می افتد؟

* ادبیات و روزنامه نگاری دو نیروی مهم آموزشی هستند و به همین سبب دولت ما تعداد زیادی از روزنامه ها را خریداری می کند

* باید روابط میان مردم و دولت هایشان را تیره سازیم تا بر اثر آن فقر ،گرسنگی و مرگ حکمفرما شود و مردم از حکومت هایشان به ستوه آیند و جز پناه بردن به حکومت ما به چیزی نیندیشند.

طرح تاٌسیس دولت یهود :

صهیونیست ها ابتدا آرژانتین را برای تاٌسیس دولتشان انتخاب کرده بودند اما بعدا پشیمان شدند و فلسطین را برای تاٌسیس دولتشان انتخاب کردند.

نقش انگلیس برای تاٌسیس دولت یهود غیر قابل انکار است به خصوص می توان به نقش" بالفور"  وزیر خارجه ی انگلیس اشاره کرد که برای اولین بار مژده ی تشکیل دولت یهود را طی نامه ای رسمی به نایب رئیس کانون نمایندگان انگلیس می دهد که این نامه به اعلامیه ی بالفور شهرت یافت.

آن زمان که نامه ی بالفور منتشر شد فلسطین جزء مستعمرات بریتانیا بود

بریتانیا برای آنکه راه را برای یهود هموار کند به حکومت نظامی خویش در فلسطین پایان داد و یک نفر یهودی به نام "هربرت سموئیل" را برای حکومت عادی فلسطین برگزید.

و این آغازی بود برای یک ظلم همیشگی بر مردم فلسطین ، حاکم جدید که یهودی بود تمامی اراضی دولتی را به یهودیان واگذار کرد و زبان عبری را در ردیف زبان های انگلیسی و عربی قرار داد و روی پول ها نام "ارض اسرائیل" را به زبان عبری نوشت.

حاکم جدید جهت اجرای پروژه های کشاورزی به کشاورزان فلسطینی وام پرداخت می کرد و از آن طرف هم محصولات کشاورزی را از خارج وارد می کرد در نتیجه با تنزیل قیمت ها کشاورزان ضرر می کردند و قادر به پرداخت وام نمی شدند .

دولت که منتظر همچین فرصتی بود زمین های کشاورزان را به بهانه ی آنکه کشاورز نتوانست وام خود را در موعد مقرر بپردازد مصادره می کرد وآن زمین ها را به یهودیان می فروخت(احتمالا با نازل ترین قیمت).

چرا فلسطین ؟

اسرائیل از این جهت در فلسطین لانه کرد که پلیس منطقه باشد و بتواند بندر حیفا را که مهمترین بندر حوزه ی دریایی مدیترانه است را زیر پوشش حفاظتی قرار دهد به علاوه وجود منابه نفتی در خاورمیانه و اهمیت کانال سوئز( آب راه بزرگی که فاصله ی آبی آسیا و اروپا با آمریکا را چنین هزار کیلومتر نزدیکتر می کند )

هر چند که در ابتدای تشکیل این دولت نامشروع مبارزهایی از طرف مسلمانان انجام گرفت اما متاٌسفانه به دلیل خیانت دولت مردان کشورهای اسلامی از یک طرف و نفوذ یهود در دستگاه های دولتی انگلیس ،آمریکا و شوروی از طرف دیگر بالاخره در 29 نوابر 1948 سازمان ملل برگ دیگری از خیانت خود علیه بشریت را امضا کرد و این دولت نامشروع را به رسمیت شناخت.

با همه ی آنچه که گفته شد امروز اسرائیل دارای نقطه ضعف های بسیاری است از جمله وجود اختلافات شدید داخلی ، اختلالات روانی سربازانش ، از همه مهم تر قدرت گرفتن کابوس اسرائیل یعنی جمهوری اسلامی ایران و ... که انشاءالله اگر عمری باقی ماند در یک یادداشت مفصل به این نقطه ضعف ها خواهیم پرداخت و ثابت خواهیم کرد که امروز اسرائیل از بیت عنکبوت هم سست تر است.

هر هفته دوشنبه ها برایتان پیامک می شود

طرح پیامکی مطالبه بدین صورت است که هر هفته دوشنبه ها یک مطالبه از مطالبات مقام معظم رهبری که در دیدار های دانشجویی مطرح کرده است برایتان ارسال می شود و شما راهکاریتان برای  تحقق آن مطالبه را ارسال می کنید و در نهایت انشالله جزوه ای درست خواهیم کرد تحت عنوان " مطالبه+راهکار"

تا کنون 25 نفر عضو این گروه پیامکی شده اند و دوشنبه ی هفته ی پیش  اولین پیامک مطالبه ارسال شد شما هم می توانید با ارسال یک پیامک خالی به شماره ی 09135072196 عضو این گروه پیامکی شوید.

در ادامه ی مبحث قبلی در این یادداشت هم می خواهیم یکی دیگر از دلایل تغییرات نرم فرهنگی در جامعه را مورد بررسی قرار دهیم در مطلب قبل گفتیم که بی حجابی همان زیبایی است که دختر 20 ساله در تشخیصش دچار اشتباه شده است.

باز هم یادداشت را به یک سوًال شروع می کنیم :

چگونه ممکن است در جامعه ای که اکثریت آنها مسلمان هستند و با علم به اینکه مردان مسلمان باغیرت هستند بعد از مدتی نوامیس همان مردان با غیرت با بی حجابی و احیاناَ با بی عفتی در جامعه دیده شوند؟

یکی از جواب ها این است باید کاری کرد که مردان مسلمان با غیرت ، مردان مسلمان بی غیرت شوند.

البته اموری که غیرت مردان را هدف گرفته اند بسیارند ما به یکی از همان کارها که اتفاقاَ از نوع فرهنگی (بخوانید نرم) می باشد حواهیم پرداخت.

ابتدا با یک مقدمه وارد بحث اصلی می شویم :

امروز دانشمندان به این نتیجه رسیده اند اگر در  هنگام دوشیدن یک گاو برایش موسیقی پخش کنیم آن گاو بیشتر شیر می دهد(می توانید امتحان کنید)

یا اگر برای یعضی گیاهان مثل گوجه موسیقی پخش کنیم رشد گیاه بیشتر می شود .

همه ی ما می دانیم فرق انسان با سایر موجودات در عقل و قوه ی تفکر است مگرنه آن است هر آنچه که حیوانات دارند انسان ها هم دارند.

سوًال : واقعا چه چیز باعث می شود که موسیقی روی گاو تاثیر داشته باشد؟و ما این تاثیر را در شیر دهی بیشتر گاو مشاهده کنیم؟

به عقیده کارشناسان اعصاب براحتی می تواند نت های موسیقی را دریافت کند و نسبت به نوع نت های موسیقی از خودش واکنش نشان دهد حالا این واکنش ممکن است در کوتاه مدت یا در دراز مدت باشد.

پس تا اینجا یک نتیجه ای که می توانیم بگیریم این است که بعضی از امور را اعصاب دریافت می کند بدون آنکه پای عقل و تفکری وسط باشد.

حال می رویم سراغ اصل مطلب :

همانطور که گفتیم انسان هم عقل دارد و هم اعصاب با مقدمه ی بالا ثابت شد که اعصاب می تواند مستقل از عقل واکنش نشان بدهد.

امروزه ثابت شده است که وقتی انسان موسیقی گوش می دهد اعصاب انسان سریع تر از عقل نسبت به موسیقی واکنش نشان می دهد به طوری که بعد از یک مدت کوتاهی عقل به کلی از واکنش دادن نسبت به موسیقی خودداری می کند و این اعصاب است که موسیقی را دریافت می کند.

شاید شما هم این جمله را شنیده یا به کار برده اید «من با این آهنگ خاطره دارم » در واقع آن چیزی که باعث می شود برای شما خاطراتی از یک مدت قبل تداعی شود آن است که وقتی دوباره همان موسیقی را گوش می کنید اعصاب شما همان واکنشی را نشان می دهد که قبلا نشان داده است.

خوب  حالا تکلیف چیست؟ آیا این خوبست یا بد ؟ اصلا این که موسیقی را اعصاب دریافت می کند چه ربطی به غیرت مردان مسلمان دارد؟

جواب : هم خوبست هم بد . بد است به این خاطر که اگر کسی که موسیقی یا آهنگ را می خواند در حال مستی باشد یا در کاباره در حال رقص و هر زهرمار دیگری باشد حالات روحی که آن شخص خواننده دارد مثل ویروس در ترانه اش موجود است و به شنونده منتقل می شود در واقع اعصاب شنونده آن ها را دریافت میکند فرقی هم نمی کند که به قول ما غمگین بخواند یا شاد!

خوب است به این خاطر که می شود شخص خواننده فردی باشد ارزشی ، انقلابی و موًمن که بتواند عشق به علی را در موسیقی اش منتقل کند.

ربطش به غیرت مردان مسلمان این است که اگر الان شما بازار موسیقی را نگاهی بیندازید اکثر خواننده ها افرادی هستند بی هیچ قید و بندی که مرز های اخلاقی برایشان مهم نیست و در نتیجه موسیقی هایشان حامل بی خیالی و بی غیرتی است که وقتی فردی گوش می کند بعد از مدتی چه بخواهد چه نخواهد مبتلا به همان رذایل اخلاقی خواننده می شود چرا که در اینجا عقل دخالتی ندارد .