تغییرات فرهنگی که در اطراف ما به وجود می آید حاصل از سال ها فعالیت نرم است که بعد از آن خیلی واضح خودش را نشان می دهد
در این یادداشت می خواهم بعضی از رفتار های یک دختر 20 ساله را مورد ارزیابی قراردهم .متن را با یک سوال شروع می کنم :
آیا می شود برای یک کودک دو ساله کاری که او دوست دارد انجام بدهیم و در 20 سالگی نتیجه ی آن را ببینیم ؟
به جای جواب ابتدا یک مقدمه عرض میکنم :
هر انسانی برای اینکه تصمیمی بگیرد ابتدا فکر می کند و بر اساس اطلاعاتی که قبلا از آن کار دارد تصمیم خودش را می گیرد و یک فعل
را به اجرا در می آورد. البته انسان فطرت دارد و بعضی از امور را بر اساس فطرت خودش انجام می دهد مثلا انسان ذاتا خداپرست است
یا فطرت انسان زیبایی را دوست دارد و می خواهد زیبا باشد و ...
هیچ کس نمی تواند بگوید انسان هایی که در قدیم خورشید پرست یا ماه پرست و ... بودند دیوانه اند بلکه از نظر صاحب نظران این افراد
بر اساس فطرت این ها را می پرستیدند ولی در تشخیص دچار اشتباه شده بودند.
بی شک در این قضیه ی بت پرستی خواص و سرمایه داران جامعه نقش قابل توجهی در گمراه کردن مردم داشتند. در واقع این طور
میشود گفت عوامی که در تشخیص دچار اشتباه شدند بخاطر فعالیت ها ی سود جویانه ی سرمایه داران جامعه بوده است.
با این مقدمه می رویم سراغ اصل مطلب :
وقتی ما برای یک دختر 2 ساله مثلا یک پیراهن زیبا و نو می خریم که عکس یک خان مانکن روی این پیراهن هست اتفاق طبیعی که رخ
می دهد این است که کودک پیراهنش را خیلی دوست دارد و برایش زیباست به خصوص تصویر آن مانکن.
حالا فرض کنید که این روند ادامه داشته باشد یعنی در 6 سالگی هم کیفی که برای کودک می خریم مثلا عکس "سوسانو" را هم دارد و
این روند همین طور ادامه دارد...
این دختر حالا یک دختر 20 ساله است و می خواهد وارد اجتماع بشود خوب همانطور که گفتیم انسان ذاتا
و فطرتا زیبایی را دوست دارد و این دختر هم می خواهد زیبا باشد اما تصویری که از زیبایی در زذهنش دارد همان خانم مانکنی است که
در کودکی خیلی دوستش داشت.
پس بی حجابی همان زیبایی است که دختر 20 ساله در تشخیصش دچار اشتباه شده است
و این یعنی نتیجه ی 18 سال فعالیت نرم که خیلی سخت خودش را نشان می دهد.
*اگر عمری باقی ماند در یادداشت بعدی به یک عامل موثر دیگر آن هم از نوع نرمش در این باب خواهم پرداخت*
ارسال شده توسط ابراهیم جعفری در ساعت 11:51 صبح | نظر