بسم تعالی
خواستیم شروع نامه و درخواستمان را به فرمانداری، استانداری و یا وزارتخانه بالاتر بنویسیم، که وقتی به عقل رجوع کردیم دیدیم کسی جوابگو نیست چرا که اصلا ما حقی نداریم، استان هشتیم و جنوبی آن
هم کهنوجی و روستایی و دهاتی. قانع و مظلوم نه فرمانداری از ماست و نه بخشداری و نه رئیس اداره ای.
بعضی وقت ها که سروکله مسولین محترم تکی یا دسته جمعی پیدا می شود (مثلا نزدیک به انتخابات ها) بارها مشکلاتمان را گفتیم و نوشتیم.
یکی که اصلا قول هیچ کاری نمیدهد فقط بالا نشسته، بعضی ها هم برای اینکه دلی نرنجه فوری قول میده اما دریغ از عمل.
مشکل چیست؟ آب. آنهم آب شرب آشامیدن از کی؟ فقط چندین سال!! دهستان چاه حاجی با یازده روستا و جمعیتی بالغ بر پنج هزار نفر هم مثل گل تاج آباد و قسمتی از دهکهان دچار افت شدید سطح آب
گردیده تا جایی که در هوراب و چاه چوپان و کهورآباد 13 چاه آب صد در صد خشکیده، آن که چه می شد کرد ودر این زلزله خاموش و این بحران و فاجعه که چندین کشاورز بیکار شدند و باغ ها خشکیده
وزمینها جنگل شد آن که متولیان امر چه کردند ؟ و بسیاری از قوانین و ساختارها قابل اصلاح بودند و آیا کسی به نمایندگی حداقل داد مردم را جایی زد یا نه بماند!!!
تک چاه مربوط به آب شرب هم کم آب شده، از منبع روستای ده هوت یک روز درمیان نیم ساعت آب جیره بندی شد، با کمترین فشار، هر خانوار با سختی صد لیتر آب را در تانکرهای فلزی روی زمین ذخیره می
کند. در کهورآباد چاه چوپان تنها یک موتور آب فعال مانده، از عمق 150متری آبی با شوریec4000جلبکی و تلخ در کف کانالی سیمانی جاری است. سگ های ولگرد دائما از گرما خود را به آن آب می زنند و
زنان روستا هم در همان آب و گرمای 50درجه ظروف و البسه را آب می کشند و شب ها می شود حمام مردان.
مشکل فقط همین است.
آب قم از اصفهان انتقال داده شده400کیلومتر، آب بندرعباس هم از میناب و ما با ده هوت تنها 5کیلومترفاصله داریم. بعد از گذشت 34سال از عمر انقلاب و در دهه پیشرفت و عدالت هنوز دغدغه و مشکل ما
تامین ابتدایی ترین نیاز روزمرگی مان است. بخدا قسم اگر مسولین و روسای ما نیم نگاهی به نامه ها و دستورات امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه به زمامداران و فرمانداران خود بیندازند تکیه بر صندلی های
مسولیت را با این وضعیت لذت بخش نمی بینند.
ما به عنوان همان پابرهنگانی که حضرت امام بارها از آنان سخن گفته خواهان حداقل حقوق اولیه خود هستیم.آب
از طرف: اهالی روستاهای دهستان چاه حاجی
رونوشت:
دفتر امام جمعه
دفتر نماینده مجلس
فرمانداری کهنوج
بخشداری
اداره آب و فاضلاب
دادستان محترم
اداره اطلاعات
فرماندهی انتظامی
فرماندهی سپاه
جزوه ی رهنمود های مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان از سال 1383 تا 1392
برای دریافت اینجا را کلیک کنید
برگزیده ی رهنمود های مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان در سال 1391
با قشرهاى مختلف جامعه مرتبط شد تا ...
باید با قشرهاى مختلف جامعه مرتبط شد تا مسائل آنها را لمس کرد؛ این در تصمیمگیرى ما، در نگاه ما به مسائل گوناگون کشور اثر میگذارد. 1391
موضع انتقادى حتماً حفظ کنید. ..
اصرار دارم بر این که جریان دانشجوئى و جنبش دانشجوئى موضع انتقادى خودش را حتماً حفظ کند. بههیچوجه توصیهى ما این نیست که شما انتقاد نکنید. خب، چه کار کنیم که این انتقاد، تکمیل کنندهى پازل دشمن نباشد؟ روى این مسئله فکر کنید. 1391
دیگر از این واضحتر؟!
گفته شد که بعضىها نظرات کارشناسى میدهند، با نظر رهبرى مخالف است، میگویند آقا این ضد ولایت است. من به شما عرض بکنم؛ هیچ نظر کارشناسىاى که مخالف با نظر این حقیر باشد، مخالفت با ولایت نیست؛ دیگر از این واضحتر؟! 1391
مطالبات ما از دانشجویان پر توقعی نیست ؛
خب، ما در دیدارهاى دانشجوها معمولاً مطالباتى را مطرح میکنیم؛ آیا این پرتوقعى است؟ این یک سؤال است. اگر انسان مجموعهى عرایضى را که من در دیدارهاى دانشجوئى، چه در ماه رمضانها، چه در دانشگاههائى که من در شهرستانها یا در تهران شرکت کردم، جمع کند، یک فهرست طولانى از مطالبات این حقیر از مجموعهى دانشجویان به وجود مىآید. ...توجه به نیروى متراکم در دانشگاه، گمان پرتوقعى را نفى میکند. /ین نیروها ناشى از دو عنصر اصلى است: یکى اصل جوانى است، /عنصر دوم، خود مسئلهى علم و دانش و دانشجوئى است. 1391
آرمانگرائى در معنویت و اخلاق
من توقعم این است که کسى که وارد دانشگاه میشود، اگر قبل از آنکه وارد دانشگاه بشود، تقیدات دینىاش ضعیف بوده، با ورود به دانشگاه، تقیدات دینىاش تقویت شود. بنابراین آرمانگرائى در معنویت و اخلاق هم یک امر معتبرى است؛ مثل آرمانگرائى در سیاست، مثل آرمانگرائى در علم و در همهى امور زندگى.
من تقدیر میکنم و تشکر میکنم؛
البته من این تشکر را از تشکلهاى دانشجوئى بکنم. من پارسال یا پیرارسال بود که در همین جلسه به دانشجوها خطاب کردم، گفتم چرا در مسائل اجتماعى موضع نمیگیرید و وارد نمیشوید؟ من خوشبختانه مىبینم در این دو سه سال اخیر موضعگیرى در مسائل گوناگون، در محیطهاى دانشجوئى و جوانهاى دانشجو، خیلى بارز است؛ خب، این خوب است؛ این را من تقدیر میکنم و تشکر میکنم؛
آرمان گرایی چیست ؟
به طور خلاصه، آرمانگرائى یعنى پایبندى به ارزشها و اصول و آرمانها و تأثیرگذارى و تأثیرناپذیرى از جهت مخالف و جبههى مخالف.
حضور فیزیکی و فکری در مسائل کشور
نکتهى دیگر: حضور فیزیکى و فکرى در مسائل عمومى کشور از سوى مجموعهى دانشجوئى حتماً لازم است. هم حضور فکرى لازم است؛ با همین رسانههاى دانشجوئى، با اجتماعات دانشجوئى، با اظهاراتى که اینجا و امثال اینجا ممکن است بکنید، با ارائهى نظراتتان به دستگاههاى ذىربط و وزارتهاى مربوط - اگر اهل اقتصادید، به دستگاههاى اقتصادى؛ اگر اهل مسائل فرهنگى هستید، به دستگاههاى فرهنگى نامه بنویسید، پیشنهاد بدهید، نظر بدهید، اعلام موضع کنید - هم حضور فیزیکى لازم است؛ گاهى باید در یک اجتماعى شرکت کنید. من به هیچ وجه نفى نمیکنم و رد نمیکنم، بلکه تأیید میکنم برخى از اجتماعات دانشجوئى را که دربارهى مسائل گوناگون - فرض کنیم مسئلهى بحرین یا چیزهاى دیگر - به وجود مىآید. البته با تندروى در این اجتماعات مخالفم؛ با عمل نسنجیدهى در این اجتماعات مخالفم؛ با تصمیمگیرىهاى غلط که ممکن است از طرف یک چند نفر انجام بگیرد، بعد در آن بحبوحهى احساسات، ناگهان مورد حمایت جمع هم واقع شود، بنده موافق نیستم. 1391
چگونه میشود عمل کرد؟
حالا راهش چیست؟ چگونه میشود عمل کرد؟ من گمان میکنم اگر مجموعههاى دانشجوئى، کانون یا کانونهاى تصمیم و اقدام داشته باشند براى اینکه در مسائل گوناگون فکر کنند و تصمیم بگیرند، اقدامهاى آنها سنجیدهتر خواهد بود. 1391
پرهیز از قول به غیر علم،
در مسئلهى اخلاق، این نکته را هم عرض بکنم /پرهیز از قول به غیر علم، از غیبت، از تهمت. من خواهش میکنم شما جوانهاى عزیز به این مسئله اهتمام بورزید. همین طور که در زمینههاى مختلف اهتمام به طهارت عملى دارید - به نماز اهتمام دارید، به روزه اهتمام دارید، به پرهیز از تعرضهاى جنسى اهتمام دارید - به این مسئله هم اهتمام داشته باشید.
یکى از لغزشگاههاى بزرگ ،
یکى از لغزشگاههاى بزرگ ما انسانها و افراد بشر، همین رقابتهاى بر سر پست و مقام و آبرو و اینهاست، که آدمهاى گردنکلفت را گاهى به زمین میکوبد. 1391
جنگ نرم / هدف در جنگ نرم
ما عرض کردیم افسران جوانِ جنگ نرم. اعتقاد من این است - این هیچ تعارف نیست - که در این میدان، شماها افسرید؛ سرباز صفر نیستید. شما جوانید، میدان مبارزهى شما هم میدان جنگ نرم است. / در جنگ نرم، هدف آن چیزى است که در دل شماست، در ذهن شماست، در مغز شماست؛ یعنى ارادهى شما. دشمن میخواهد ارادهى شما را عوض کند/
در یک برههاى کسانى گفتند آقا ول کنید قضیهى اسرائیل را، ول کنید قضیهى فلسطین را، ول کنید قضیهى عدالت در سطح جهانى و حمایت از ملتهاى عدالتخواه را، رها کنید این حرفها را؛ چه کار دارید؟ به خودتان بچسبید. این همان تغییر محاسبات است. دشمن این را میخواهد. 1391
افسر جنگ نرم چگونه مقاومت کند ؟
در مقابل این، افسر جنگ نرم باید مقاومت کند. چگونه مقاومت کند؟
اولاً معرفتهاتان را بالا ببرید. عزیزان من! سقف معرفت خودتان را، سایتهاى سیاسى و اوراق روزنامهها و پرسه زدن در سایتهاى گوناگون قرار ندهید؛ سقف معرفت شما اینها نیست. ...من میخواهم بگویم هرچه میتوانید، اولاً در این بخش کار کنید. سطح معرفت را بالا ببرید. با قرآن، با نوشتجات مرحوم شهید مطهرى، با نوشتجات فضلاى بزرگى که خوشبختانه امروز در حوزههاى علمیه حضور دارند، آشنا شوید.
مروز فضلاى جوانى در حوزههاى علمیه هستند که میتوانند در این قسمت به مجموعهى جوانهاى دانشگاهى یارى بدهند؛ کمااینکه کارهاى خوبى هم دارد انجام میگیرد. سطح معرفت دینى بالا برود؛ این یکى از کارهاست که حتماً لازم است. به نظر من آن کارى که مهم است انجام بگیرد، مطالعات اسلامى است. 1391
امید را زنده نگه دارید
عزیزان من! اساسىترین قضیه هم امید است. من به شما عرض بکنم؛ از جملهى سختترین کارهائى که علیه من و شما دارد انجام میگیرد، این است که امید را در ماها بمیرانند. سعى کنید امید را زنده نگه دارید. هرچه میتوانید، شعلهى امید را در دل خودتان و در دل مخاطبانتان زنده نگه دارید. با امید است که میشود پیش رفت 1391
گزیده ی بیانات رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان سال 1392
این مژده را به دوستان می دهم که گزیده ی بیانات معظم له در سنوات گذشته با دانشجویان را در همین وبلاگ قرار بدهم .انشا...
اختلاف نظر در تحلیل، به دعوا نینجامد.
من جداً میخواهم این را خواهش کنم که همه کوشش کنند که اختلاف نظر در تحلیل، در برداشت، در تلقى از واقعیتها، به کدورت نینجامد، به دعوا نینجامد. 1392
این کار هم کار شماست ...
سازوکار نظارت بر دستگاهى مثل مجلس چگونه است؟ - این مطلب مهمى است، این چیز کوچکى نیست - یا سازوکار نظارت بر قوهى قضائیه یا برخى دستگاههاى دیگر چگونه خواهد بود؟ این یک موضوع مهمى است؛ این میتواند جزو موضوعاتى باشد که فعالان دانشجوئى در سطح فکر بالا، رویش برنامهریزى کنند، فکر کنند، کار کنند، پیشنهاد تهیه کنند؛ به نظرم جزو کارهاى شما است؛ این کارها را بکنید، به تشکیلات عمومى کشور کمک کنید. 1391
توصیه ای به همه ی دانشجویان
من همهى دانشجویان را به «دانشجوئى» به معناى واقعى کلمه - یعنى دنبال علم رفتن - و به فعالیتهاى متناسب با دانشجوئى دعوت میکنم؛ چه فعالیتهاى اجتماعى، چه فعالیتهاى سیاسى. 1392
جوان، دانشجو و عنصر انقلابى نسبتش با آرمانهاى انقلاب چیست؟
جوان، دانشجو و عنصر انقلابى نسبتش با آرمانهاى انقلاب چیست؟ بنده معتقدم که آرمانهاى انقلاب / بدون نیرو و نشاط و جسارت جوانى، قابل تعقیب و قابل دسترسى نیست. نسبت شما با آرمانها، اینچنین نسبتى است. عقیدهى من این است که اگر چنانچه نیروى جوانى، یعنى قدرت فکرى و بدنى، و اگر نشاط و روحیه و حالت تحرک، و همچنین جسارت، یعنى خطشکنىها، که در جوانها به عنوان خصیصه وجود دارد، نباشد، ما به آرمانها دست پیدا نخواهیم کرد. لذا جوانها در زمینهى دسترسى به آرمانها و تحقق آرمانهاى انقلاب و آرمانهاى اسلامى، داراى مسئولیتهاى بزرگى هستند و کارآمدى بسیار بالائى هم دارند. ...البته مهم این است که میدان کار را، میدان تحرک را بشناسند، آن را درست تعریف کنند؛ کارى را هم که میخواهند انجام دهند، درست تعریف کنند. 1392
جامعهى عادلانه و عادل و پیشرفته و معنوى - با این خصوصیات - خب، یک آرمان است؛ جزو آرمانهاى درجهى یک و جزو برترین آرمانها است.
... یک آرمان دیگر، اقتصاد مقاومتى است؛ که نسبت به آرمان قبلى که گفتیم، یک آرمان خُرد است.... سلامت در جامعه، صنعت برتر، کشاورزى برتر، تجارت پر رونق، علم پیشرو، اینها همهاش جزو آرمانها است. نفوذ فرهنگى در جهان، نفوذ سیاسى در جهان و در منظومهى سیاسى سلطه در عالم، اینها همهاش جزو آرمانها است. رسیدن به عدالت اجتماعى، جزو آرمانها است.
نسبت آرمانها با واقعیتهائى که وجود دارد، چیست؟ ...آرمانگرائى بدون ملاحظهى واقعیتها، به خیالپردازى و توهّم خواهد انجامید. وقتى شما دنبال یک مقصودى، یک آرمانى حرکت میکنید، واقعیتهاى اطراف خودتان را باید بسنجید و بر طبق آن واقعیتها برنامهریزى کنید. / اگر بخواهیم مثال بزنیم، باید بگوئیم آرمانها مثل قلهاند. ...واقعیت این است که راه رسیدن به این قله، این نیست که شما جلوى چشمت مشاهده میکنى که حالا اینجا قله است، این هم دامنه است، بگیر و برو بالا؛ اینجورى نیست، راه دارد. اگر چنانچه شما بىاحتیاطى کردید، همینى که جلوى چشم شما است، دامنه را گرفتید رفتید بالا، قطعاً به نقاطى خواهید رسید که نه راه پیش رفتن دارید، نه راه عقب آمدن. اینهائى که اهل رفتن به کوه و گردش در کوهستان هستند، چنین چیزى برایشان پیش مىآید؛.../ شما جوانها خیلى خوب میدانید؛ در جنگهاى روانى که امروز در دنیا معمول است، یکى از کارها القاى واقعیتهاى غیر واقعى است؛ چیزهائى را به عنوان واقعیت القاء میکنند که واقعیت ندارد؛ شایعه درست میکنند، حرف میزنند، که واقعیت نیست؛ اگر چنانچه کسى چشم باز و بینا نداشته باشد، دچار اشتباه میشود. اینکه ما میگوئیم بصیرت، به خاطر این است. / در تبلیغات گاهى یک واقعیتى را از آنچه که هست، چندین برابر بزرگتر نشان میدهند؛ در حالى که بعضى از واقعیتهاى دیگر را اصلاً نشان نمیدهند. مثلاً فرض بفرمائید یکى از واقعیتها این است که بخشى از نخبگان کشور از کشور خارج میشوند؛ بله، این یک واقعیتى است؛ اما در قبال این، یک واقعیت دیگرى هم وجود دارد و آن عبارت است از افزایش نخبه، افزایش دانشجویان نخبه. ما کِى این همه دانشجوى نخبه داشتیم؟
به نظر من فعال دانشجوئىِ آرمانخواه که واقعیتها را هم میشناسد، هرگز نباید در هیچ شرائطى احساس انفعال و بنبست کند. یعنى نباید از آرمانخواهى دست برداشت؛ ...”فاذا فرغت فانصب”؛(1) قرآن به ما میگوید: وقتى این کار را تمام کردى، این تلاش را تمام کردى، تازه خودت را آماده کن، بایست براى ادامهى کار... توقع من از عزیزان دانشجو این است که همواره دنبال آرمانها باشند؛ چه در آن مواردى که حادثهاى که پیش مىآید، طبق دلخواه شما است، چه در آنجائى که حادثهاى که پیش مىآید، طبق دلخواه شما نیست؛ آرمانگرائى را با نگاه به واقعیتها از دست ندهید و دنبال کنید.
رابطهى “تکلیفمدارى ” با “ دنبال نتیجه بودن” چیست؟
رابطهى “تکلیفمدارى ” با “ دنبال نتیجه بودن” چیست؟ ...حتماً تکلیفگرائى معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجهى مطلوب، بر طبق تکلیف عمل کند؛
موارد مورد بحث در محیطهاى دانشجوئى ...
به نظر من امروز موضوعاتى وجود دارد که میتواند مورد بحث در محیطهاى دانشجوئى واقع شود و همین زمینههاى شور و نشاط گوناگون علمى و اجتماعى را بهوجود آورد؛
1-مسئلهى “حماسهى اقتصادى“ : دربارهى حدود این عنوان میشود فکر کرد، بحث کرد؛ راهکارهاى رسیدن به این حماسه را میشود بحث کرد.
2-”اقتصاد مقاومتى“ : اقتصاد مقاومتى یعنى چه؟ در زمینهى مسائل اقتصادى کشور، چه جور مقاومتى مورد نظر است؟ دانشگاه به عنوان یک کار علمى، یک موضوع علمى، چقدر میتواند به این قضیه بپردازد؟
3-مسئلهى “سبک زندگى“ : بحث دربارهى مسائل سبک زندگى، اظهارنظر، موافقت، مخالفت، در مواد گوناگون؛ اینها بحثهائى است که دانشگاه را زنده و بانشاط نگه میدارد.
4-مسئلهى “بیدارى اسلامى”: آفتهاى بیدارى اسلامى. اتفاقى که در دنیاى اسلام در این چند کشور رخ داد، اتفاق کوچکى نبود؛ اتفاق بزرگى بود..../ ببینید کجا اشتباه کردند؛ چه کار کردند که نباید میکردند، یا چه کارهائى نکردند که باید میکردند؛ این یکى از موضوعات مهم بحثهاى حلقههاى دانشجوئى است. به نظر من مهم است که بدانیم و مقایسه کنیم بین انقلاب اسلامى و تشکیل نظام اسلامى در ایران، و آنچه که به عنوان انقلاب اسلامى مثلاً در کشور بزرگى مثل مصر اتفاق افتاد. آنجا این آفتها به وجود آمد.
5-“عمق راهبردى نظام در نگاه به مسائل منطقه است ”:
یک جاهائى یک حوادثى است که میتواند مثل ریشه و مایهى استحکام یا ریسمانهاى نگهدارندهى خیمه، براى داخل کشور به حساب بیاید؛ اینها عمق راهبردى است.
من عقیدهام این است که کار علمى در دانشگاه و در کشور باید جهادى باشد؛ کار علمىِ جهادى انجام بگیرد.
ریاست محترم جمهور جناب آقای روحانی
سلام علیکم
بعد از 34 سال از گذشت انقلاب اسلامی ایران ما شاهد انتخاباتی در ایران بودیم که بعد از انتخابات سال 88 یکی از مهمترین انتخابات به شمار
می رفت این انتخابات توانست به تعبیر رهبر انقلاب سحر دشمنان را نابود کند .
انخاب شدن فردی که دارای سابقه ی مدیریت های فراوان در انقلاب بوده و در کسوت روحانی خدمات زیادی را به این نظام کرده است امید
و سرافرازی ملت ایران شده است .
در همین راستا ما جوانان بر حسب وظیفه نکاتی را خدمتتان یاد آور می شویم :
1-خدمت به دولت یازدهم را شرعا ، قانونا و اخلاقا وظیفه ی خود می دانسم و در این راه از هیچ تلاشی فرو گذاری نخواهیم کرد که چرا خدمت
به دولتی که تنفیذش توسط ولی امر مسلمین انجام شده بر هر شخصی واجب است .
2- ما جوانان اعتدال را جز حرکت در راه آرمان های انقلاب معنا نکردیم که چرا تجربه نشان داده است موفقیت های خادمان نظام هنگامی بوده است
که که در راه آرمان های انقلاب حرکت کرده باشند .
3-بی شک ما اولویت اصلی کشور را حرکت در راستای حماسه اقتصادی می دانیم که حل مشکلات اقتصادی با کمک دولت و مردم قابل تحقق است . جوانان یکی از نیروهای توانمند در این زمینه هستند که حماسه اقتصادی به دست این جوانان محقق خواهد شد . لذا ما از جنابعالی خواستار توجه ویژه
به این قشر ( به خصوص جوانانی که طرح و پژوهشی دارند .) هستیم.
بارها دیده شده است جوانانی که دارای طرحهای علمی ، کار آفرینی بوده اند اما بخاطر عدم توجه نتوتنسته اند طرح خود را به مرحله ی اجرا در بیاورند
و این امر باعث دلسردی آنها شده است .
جناب اقای روحانی
کشاورزی جنوب استان کرمان هنوز آنقدر که باید مورد توجه قرار نگرفته است . هرچند با تلاش های دولت های پیشین اقداماتی انجام شد ولی هنوز
حق کشاورزان پایمال می شود و محصولاتشان یا خراب می شود یا سودشان در جیب عده ای خاص به نام دلالان می رود .
ما معتقدیم که توجه در بخش تولید یکی از ارکان های اقتصادی است . که در بخش تولید کشاورزی از مهمترین چیزهاست .
رئیس جمهور ملت ایران
مقاومت مردم ایران در در برابر مستکبران از گذشته تا به حال و در آینده قفلی دارد که با هیچ کلیدی باز نمی شود .و شما از طرف مردم خیالتان راحت باشد که هیچ گاه میدان را خالی نمی کنند .
حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای روحانی
باید به استحضار برسانم علی رغم تلاش های انجام شده هنوز در جنوب استان کرمان :
خانواده هایی هستند که در کپر زندگی می کنند
دانش آموزانی هستند که در کپر درس می خوانند
روستا هایی هستند که هنوز آب آشامیدنی ،برق یا هر دو را ندارند
دامدارانی هستند که دیگر دامدار نیستند
کشاورزانی هستند که دیگر کشاورز نیستند
ریاست محترم جمهور
بازهم به استحضار می رسانم سهم جنوب استان کرمان در رسانه ی ملی در حد صفر می باشد که خود این امر یکی از دلایلی است
که مشکلات این منطقه به گوش مسئولین نمی رسد و ما شاهد آنچه که گفته شد هستیم.
در پایان از خداوند منان توفیق روز افزونی خادمان نظام را خواستاریم .
پاسخ به یک شبهه :
”چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است ”
یا چرا ایران به کشور هایی مثل فلسطین ، لبنان ، سوریه و... کمک می کند ؟
اولا باید مشخص کنیم که ما به کدام اسلام ایمان داریم و می خواهیم برایش کار کنیم که امام (ره) مرز بین دو اسلام را به خوبی مشخص کردند ؛ از یک طرف اسلام مستضعفین ، اسلام مدافع پابرهنگان ، اسلام رنج دیگان تاریخ ، اسلام پاک طینتان عارف ، اسلام عارفان مبارز جو و دریک کلام اسلام ناب محمدی ( ص) و از طرف دیگر اسلام راحت طلبان ، اسلام مرفهین بی درد ، اسلام سرمایه داری ، اسلام مستکبرین ، اسلام فرصت طلبان ، اسلام منافقین و در یک کلمه اسلام آمریکایی .
بی شک همه ی ما طرفدار اسلام ناب محمدی (ص) هستیم و باید بر اساس این اسلام عمل کنیم . اینجا به ذکر چند نکته می پردازیم :
1- در قرآن و سیره ی پیامبر (ص) برای مسلمانان هیچ گاه مرزهای جغرافیایی مطرح نبوده و همه ی مسلمانان به عنوان امت اسلامی معرفی شدند و در آیه ای از قرآن خداوند مؤمنین را برادر یکدیگر معرفی کرده است .
پس اینکه می گویند : (چراغی که به خانه رواست ) باید گفت که هر جا مسلمانی باشد خانه ی ما هم آنجاست .
در احادیث فروانی از پیامبر و امامان معصوم لزوم کمک به مسلمانان در هنگام مشکلات مطرح شده که ما اینجا به ذکر دو حدیث یکی از پیامبر (ص) و یکی از امام صادق ( ع) می پردازیم :
” هرکس صدای مسلمانی را بشنود که کمک می خواهد و به فریادش نرسد مسلمان نیست . ” ، ” هر کس صبح کند و دغدغه ی امور مسلمین را نداشته باشد مسلمان نیست. ”
2- اگر بخواهیم از دید گاه تاریخی و انسانی به این مقوله بپردازیم باید گفت در زمانی که هنوز انقلاب اسلامی ایران به پیروزی نرسیده بود و یا در زمان هشت سال جنگ تنها مدافعان انقلاب اسلامی که انواع کمک های خود را به ما کردند همین مسلمانان سایر کشور ها به خصوص لبنان ، سوریه و مقاوت فلسطین بوده است که ما به ذکر دو نمونه ی از آن می پردازیم :
در تمام طول مبارزه انقلاب اسلامی ایران وجوهات شرعی مثل خمس و زکات های شیعیان جهان که به دست امام و یا به دست دیگر علما می رسید با اینکه خودشان خیلی به آن نیاز داشتند صرف انقلاب می شد و این گونه همه شیعیان جهان در پیروزی انقلاب و تشکیل جمهوری اسلامی ایران سهمی داشتند . حتی در یک مورد که امام موسی صدر از امام خمینی تقاضا می کند که مقداری از این پول ها صرف شیعیان لبنان شوند امام با این موضوع مخالفت میکند و اولویت اصلی را ایران قرار می دهد .
نمونه ی دوم می توان به 500 سربازی که با مدیریت شهید چمران از لبنان از طریق سوریه در زمانی که حافظ اسد در رأس حکومت سوریه بود می خواستند وارد ایران شوند اشاره کرد که بیشتر آن سرباز ها در بهمن 57 وارد ایران شدند ( کتاب لبنان نوشته شهید چمران ) .
هر انسانی در مقابل محبت و کمک دیگران بر خود لازم می داند که از او به طریقی تشکر کند چطور می توان انتظار داشت ایرانی که یک زمان اولویت اصلی جهان اسلام قرار می گیرد و همه ی مسلمانان مبارز به طریقی به آن کمک می کنند تا به پیروزی برسد حال که به خواست خدا پیروز شده است از مشکلات مسلمانان غافل شود ؟
3- اگر از نگاه دیپلماسی و یا حتی ملی گرایی ( ناسیونالیستی ) به قضیه نگاه کنیم اسرائیل و آمریکا دشمن شماره ی یک ایران می باشد پس هر عقل سلیمی حکم می کند که دشمن را قبل از آنکه به ما برسد در بیرون زمین گیر کنیم حال که فلسطین و لبنان با اسرائیل مبارزه می کنند ما به آنها کمک کنیم تا دشمن هر چه بیشتر ضربه ببیند .
این نکته را هم بگوییم این جور نیست که اسرائیل و آمریکا بخواهند با ما کنار بیایند و ما را محترم بشمارند اصلا چنین چیزی نیست . شما اگر به قضیه ی مصر و اتفاقی که بر محمد مرسی گذشت نگاه کنید به خوبی متوجه این موضوع می شوید محمد مرسی به هر دلیلی حالا در بعضی از موارد با اسرائیل سازش کرد به آمریکا امتیاز داد اما چون نماینده ی اسلام گرا ها در مصر هست باید کنار برود و این اتفاق هم افتاد ارتش به کمک اسرائیل محمد مرسی را کنار زد . و اصلا به همین 34 سال انقلا ب نگاه کنید این دمشنی آشکار را می بینید چه در قضیه طبس ، چه کودتای نا موفق نورژ ه ، چه جنگ 8 ساله ، جریان 18 تیر 78، چه فتنه ی 88 و ....
انتخابات ریاست جمهوری هم تمام شد و شد آنچه شد . و اما نکته ای که دارای اهمیت فراوان در این قضیه هست بازسازی و تجدید قوا در بین نیرو های انقلابی است که باید با دقت و جدیت انجام شود . همانطور که از امام بزرگوارمان یاد گرفتیم ما باید در هر حال به وظیفه ی خود عمل کنیم ونتیجه فرع آن است .حال ممکن است یک بار نتیجه منجر به پیروزی شود ویک بار شکست که در هر دوحالت اگر کسی با شناخت صحنه یا همان بصیرتی که رهبر انقلاب از آن یاد می کند به وظیفه ی خود عمل کند پیروز میدان است .این را گفتم که اولا یک نقدی به خودم داشته باشم و نقدی به دوستان که بعد از اعلام نتایج پیام هایی را مانند "ای مالک برگرد..." بین دوستان رد و بدل می شد . که البته اکنون به این کار مخالفم .
همه ی این ها را عرض کردم به اینجا برسیم که دوستان، فرصت بزرگی ایجاد شده است تا تجدید قوایی در نیروهای انقلابی انجام دهیم . بیاییم از گذشته ی جبهه ی فرهنگی انقلاب تا به امروز نقاط ضعف و قدرت خود را بشناسیم . بگذارید دو تقسیم بندی از
از گذشته ی نیرو های فرهنگی داشته باشیم : یکی قبل از سال 88 و دومی بعد از آن .
متاسفانه واقعیت آن است ما همیشه دقیقه ی نودی هستیم چه در درس خواندنمان چه در فلان و فلان و چه در عرصه ی فرهنگی یا همان تهاجم فرهنگی
یعنی ما تا گرگ های کمین کرده را نبینیم و لمس نکنیم به فکر کار کردن نمی افتیم درست مثل سال 88. حال سوالی که مطرح می شود این است که چگونه این تجدید قوا را انجام دهیم ؟
انتخابات فرصت خوبی را به وجود آورد تا ما نیروهای جدیدی را شناسایی کنیم که این نیروها باید هر چه سریع تر سازمان دهی شوند ، باید اهداف از نوع بازخوانی شود ، "تولید، توزیع ، مصرف " باید با جدیت هر چه بیشتر پیگیری شود . ارتباط جبهه های خودی باید خیلی بیشتر شود که به نظرم یکی از با اولویت ترین کار ها همین است . حال که ارتباط به وجود آمده با ید وظایف تقسیم بندی شوند .آموزش مهارت فنی به نیروها و .... هزار کاری که خودتان بهتر می دانید . البته این را بگویم که همه ی کارها باید هم زمان با هم انجام شوند که اگر این طور باشد یک جهش در نیرو های فرهنگی به وجود می آید .
یک مثال : اگر کسی بخواهد در عرصه ی فیلم و موسیقی کار کند بهتر است که با دفتر مطالعات جبهه ی فرهنگی هماهنگ باشد.
مثال بعدی : اگر کسی بخواهد در عرصه ی کار تشکیلاتی در دانشگاه فعال باشد بهتر است با اتحادیه ی انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل در ارتباط باشد.
.
ارسال شده توسط ابراهیم جعفری در ساعت 2:10 عصر | نظر